متاسفانه دربدری، زندان، شکنجه، تبعید و کشتار فلسطینیها توسط صهیونیستها که از دههی دوم قرن بیستم میلادی، با همکاری انگلیس و سپس آمریکا و متحدانش آغاز شد، هنوز هم ادامه دارد. داستان این همه ظلم و تجاوز و جنایت مثنوی هفتاد من کاغذ میطلبد…
بیست روز پیش رژیم صهیونیستی با مشورت و چراغ سبز آمریکا و اذناب منطقه ایش، حملهی ددمنشانهای را از زمین، هوا و دریا حیدر غلامیعلیه «غزه»، آغاز کرد. تا کنون ۱۰۵۰ نفر شهید و ۵۷۰۰ نفر نیز زخمی و هزاران منزل نیز ویران شدهاند.
در این مدت که شاهد نسل کشی مردم محصور، مظلوم و رنج کشیدهی فلسطین در «غزه» بودهایم، مشاهده و شنیدن موارد ذیل باعث شد تا چهرهی واقعی بسیاری از مدعیان حقوق بشر، آزادیخواهی، ظلم ستیزی، ناسیونالیسم عربی و اسلامگرایی بیش از پیش آشکار شده و نقاب از چهرهی آنان برداشته شود.
۱ـ حمایت مستقیم آمریکا و کشورهای غربی منادی دفاع از حقوق بشر و آزادیخواهی از رژیم صهیونیستی در قتل عام و نسل کشی مردم بیدفاع غزه. این در حالی است که همین کشورها گاهی در اعتراض به حکم اعدام یک قاتل جانی و … با بوق و کرنای تبلیغاتی حمایت از حقوق بشر و… گوش عالمیان را کر میکنند.
۲ـ پخش اخبار و گزارشهای گزینشی، تحریف شده، دروغین و جانبدارانهی نسل کشی در غزه، توسط مطبوعات و رسانههای دولتهای غربی و اذناب آنها. این رسانهها (بیبیسی، صدای آمریکا، العربیه و …) میکوشند با موجهه جلوه دادن جنایت صهیونیستها و و ظالم نمایاندن مظلوم و مظلوم نمایاندن ظالم، افکار عمومی جوامع را منحرف نمایند.
۳ـ سکوت و حتی همدردی! سازمان ملل متحد با رژیم صهیونیستی و عدم صدور حتی یک بیانیهی لفظی در حمایت از مردم مظلوم غزه و محکومیت حمله و تجاوز به آنها.
این موضعگیری، حرکت نمادین برخی از فلسطینیهای اخراج شده از وطن را در ذهنم تداعی کرد.
در دههی نود میلادی رژیم صهیونیستی، چهارصد نفر از فعالان فلسطینی را مجبور به ترک وطن کرد؛ و سازمان ملل نیز هیچ واکنشی در برابر این اقدام ظالمانه انجام نداد. آنها به نشانهی اعتراض، در مرز لبنان تحصن کردند. در یکی از همان روزها در حضور دهها خبرنگار، تابوتی آورده و آرم سازمان ملل را در آن قرار دادند. تابوت را بر روی شانههایشان حمل کرده و در قبری که برایش کنده بودند، دفن کرده؛ و آرم سازمان ملل متحد را بر روی آن نصب کردند؛ تا بیان کنند که این سازمان علی رغم ارائهی برخی از خدمات انسان دوستانه، فلسفهی وجودی خود را از دست داده و به تغییراتی اساسی و بنیادین نیاز دارد.
۴ـ همفکری، همراهی و یاری مستقیم و غیر مستقیم برخی از حکومتهای عربی (مصر، عربستان، امارات و …) به رژیم صهیونیستی در کشتار مردم بیگناه غزه؛ و سکوت معنادار اکثریت کشورهای عربی.
این موضعگیری ننگین و شرم آور مرا به یاد سخنی از انور سادات انداخت؛ که پس از امضای پیمان کمپ دیوید با رژیم صهیونیستی، بیان کرده بود. وی گفته بود: «این حکام عرب که از من شدیدا انتقاد میکنند و مرا به عنوان یک خائن معرفی میکنند، باور کنید خود آنها هم میخواهند به این نقطه برسند، اما این واقعیت را نمیتوانند عینا بیان کنند. من اطمینان دارم آنها پشت سر من خواهند آمد. جرم من این است که پیشتاز بودم. آنها میخواستند در این راه قدم بگذارند، ولی جرات و جسارت آن را نداشتند..» ۱
۵ـ سکوت معنادار سازمان کنفرانس اسلامی و اکثر کشورهای اسلامی و عدم تحرک و فعالیت جدی در راستای توقف این کشتار وحشیانه؛ و عدم کمک به مردم مظلوم و محاصره شدهی ـ بخوانید: زندانی ـ غزه.
به نظر میرسد در چنین شرایطی، تنها کار ممکن ما این باشد که در حد توان با گفتار، نوشتار و … در منابر و رسانهها و دنیای مجازی، حقیقت این ظلم و جنایت رژیم صهیونیستی و حمایت کنندگانش را بیان کنیم؛ و با دعا و ارسال کمکهای نقدی به مردم مظلوم غزه، دین خود را نسبت به این انسانهای ستمدیدهی زجر کشیده ادا نماییم.
به امید روزی که ارزش و کرامت ذاتی انسان در درونمان نهادینه شده و شاهد نجات و رهایی تمامی مظلومین از چنگال ظالمان باشیم.
نظرات